درست است که برترین تکنیکهای بازاریابی محتوایی بر قواعد و خطمشیهای مشخصی استوار است، اما ضروری است که به شکل دقیقی پیادهسازی شود. بهطور معمول، هر ساله تکنیکهای بازاریابی محتوایی دستخوش تغییراتی میشوند و برخی از الگوها کنار گذاشته میشوند و الگوهای جدیدی به دنیای فناوری وارد میشوند، بر همین اساس مهم است به عنوان یک کارشناس بازاریابی دیجیتال با این اصول و قواعد آشنا باشید تا در کار خود موفق ظاهر شوید.
پیشنهاد مقاله:بازاریابی محتوایی چیست و چگونه به جذب مخاطبان بیشتر کمک میکند
بهطور معمول آموزشگاهها و شرکتهای بزرگ در ابتدای سال کاری بودجه و برنامه راهبردی بازاریابی یک ساله خود را تدوین میکنند و همواره به کوچکترین نوسانات بازار دقت میکنند. این ریزبینی به آنها کمک میکند طرحهای بازاریابی را همسو با تغییرات پیادهسازی کنند. همین موضوع باعث شده است تکنیکهایی که در زمینه بازاریابی استفاده میشوند هر ساله دستخوش تغییراتی شوند. بر همین اساس در این مقاله بهطور مختصر تکنیکهای برتری را بررسی کردیم که در سال جاری شرکتهای مختلف از آن استفاده میکنند.
تکنیک اول، محتوای کاربردی با ادبیات فنی به جای محتوای کوتاه
در گذشته، کارشناسان بازاریابی محتوایی و کارشناسان بازاریابی دیجیتال از متنهای کوتاه و ساده برای توصیف محصول یا خدمات خود استفاده میکنند و تقریبا نزدیک به ده سال این روش به عنوان یکی از ترفندهای بازاریابی موفق به کار گرفته میشود.
اکنون این فرایند تغییر پیدا کرده است و شرکتها برای بازاریابی محصولات یا خدمات خود سعی میکنند اطلاعات کامل و مرتبط با محصول خود را ارایه کنند. بهطور مثال، اگر شرکتی در زمینه ارایه خدمات ابری و سرویسهایی مثل سرویس توزیع محتوا (CDN) کار میکند، ضمن آنکه توضیح کاملی درباره چیستی و چرایی این مفهوم و قابلیتهایی که ارایه میکند در اختیار کاربران خود قرار میدهد، در کنار آن گریزی به مباحث امنیتی و مسائلی مثل بهبود سرعت باز شدن صفحات یک وبسایت و برطرف کردن مشکلات امنیتی میپردازد.
نکتهای که باید در این زمینه به آن دقت کنید این است که همسو با ارایه اطلاعات فنی و کاربردی باید از کلمات کلیدی مناسب، لینکها و تگهای خوب در بازاریابی محتوایی استفاده کنید. به بیان دقیقتر، محتوایی که آماده میشود باید حداقل دو اصل کلی زیر را رعایت کرده باشد. اول آنکه عنوان متناسب با محتوا انتخاب شده باشد و دوم آنکه به اندازه کافی جذاب باشد تا مشتریان را تشویق کند مطلب را تا انتها مطالعه کنند.
اگر مخاطب پس از خواندن پاراگراف اول از یک مطلب خسته شود به وضوح نشان میدهد محتوا ضعیف است. اگر به عنوان مسئول تولید محتوا نسبت به این نکته بی تفاوت باشید، ارزشمندترین مطالبتان نیز سوخت شده و تنها مورد توجه گروه خاصی از کاربران قرار میگیرد.
تکنیک دوم، بازاریابی درونگرا و بازاریابی برونگرا
کلیدیترین بحث در بازاریابی محتوا، تشخیص تفاوت بازاریابی درونگرا و بازاریابی برونگراست. اگر به بازاریابی درونگرا اعتقاد نداشته باشید، بهتر است به سراغ محتوا و بازاریابی محتوایی نروید. قبل از گسترش فناوری دیجیتال، اینترنت، وب و شبکههای اجتماعی، تصوری از بازاریابی درونگرا وجود نداشته و این کسب و کارها بودند که به و زحمت محصول خود را به بازار تحمیل میکردند.
نکته جالب توجه این است که بیشتر افرادی که در سالهای اخیر در فضای دیجیتال فعال شدهاند، همچنان با همان روش در حال تبلیغ آزاردهندهی محصولات خود هستند و هرگز از زیرساخت ایجاد شده، برای جذب مشتری به سمت محصول (و نه تحمیل و تبلیغ محصول برای مشتری) استفاده نکردهاند.
تکنیک سوم، به دنبال آمادهسازی محتوایی تعاملی باشید
برنامههای بازاریابی امروزی به گونهای آماده میشوند که روی تعاملی بودن تاکید خاصی دارند. به بیان دقیقتر، مهمترین حربهای که به عنوان یک متخصص دیجیتال مارکتینگ در اختیار دارید استفاده درست از محتوا برای جذب حداکثری مخاطبان است.
این تکنیک بر مبنای این استدلال است که انسانها به طور طبیعی دوست دارند در جریان امور قرار داشته باشند و دیدگاههای خود را بیان کنند. در نتیجه محتوای تعاملی که آماده میکنید باید مخاطب را جذب کند و به او این حس را منتقل کند که یکی از عناصر اصلی داستان ما، شما هستید.
علاوه براین، محتوا باید خواننده را به سر شوق آورده و او را متقاعد کند تا اطلاعات بیشتری درباره یک سرویس یا محصول کسب کند. در انتها باید سازوکاری را آماده کنید تا خواننده قادر به برقراری ارتباط با شما باشد. تنها در این صورت از که یک محتوای تعاملی به معنای واقعی کلمه آماده میکنید.
تکنیک چهارم، از داستانهای شخصی غافل نشوید
این رویکرد به شکل مستقیم در گروه تکنیکهای بازاریابی قرار نمیگیرد، اما در چند سال گذشته به شدت مورد توجه شرکتها قرار گرفته است. حتی مدیر محصول شرکت مایکروسافت در هنگام رونمایی از ویندوز 11 از داستان زندگی و حتی دوران کودکی خود با لحنی احساسی گفت تا کاربران را متقاعد کند به سراغ ویندوز 11 بروند.
این روزها تبلیغات حرف اول را میزند و علاوه بر این مردم به سراغ خرید محصولاتی میروند که واقعا ارزش خرید را داشته باشند. به همین دلیل است که امروزه شاهد هستیم نام یا چهره افراد مشهور در پسزمینه بسیاری از محصولات قرار میگیرد.
این ترفند تا حد قابل قبولی تاثیرگذار است. زمانی که مردم چهره یک فرد مشهور را در کار یک محصول مشاهد میکنند به سرعت به برند یا شرکتی که محصول را تولید کرده اعتماد میکنند، اما به این نکته توجه داشته باشید که این تکنیک همانند یک شمشیر دو دم است.
اگر از چهره یک فرد مشهور استفاده کنید اما در مقابل محصول ضعیفی را عرضه کنید مردم به سرعت متوجه خواهند شد که شما یک تبلیغ مصنوعی را با هدف جذب مشتری آماده کردهاید. در چنین حالتی تصورات منفی نسبت به شما شکل میگیرد و متاسفانه رویکردهای منفی خیلی سریعتر از رویکردهای مثبت در میان مردم گسترش پیدا میکنند تا در نهایت کمپین تبلیغاتی شما با شکست کامل روبرو شود.
پیشنهاد مقاله: انتخاب تیتر: چه طور یک تیتر خوب بنویسیم؟
تکنیک پنجم، از مشتریان ویژه غافل نشوید
بیشتر شرکتها میتوانند فهرستی از مشتریان هدف خود آماده کنند، با اینحال، دامنه یافتن مشتریان ویژه باید کمی خاص و محدود شود. اگر یک کمپین بی برنامه و بدون استراتژی را راهاندازی کنید در میان صدها هزار کمپین بازاریابی محتوایی که در حال حاضر وجود دارد محو شده و دیده نخواهد شد.
سعی کنید تا حد امکان جزییات ویژه مشتریان خود را بشناسید. از سطوح مختلف اطلاعرسانی و آموزشی تا مثالهایی در ارتباط با داستانهایی که انعکاسدهنده فعالیتهای کاری شما هستند استفاده کنید تا اطلاعات ارزشمندی در اختیار مخاطبان قرار دهید.
تکنیک ششم، چشماندازها نباید بلندمدت باشند
به جای آنکه به فکر کمپینی باشید که یک سال تمام را پوشش میدهد باید به سراغ برنامهریزیهای 90 روزه بروید. این قاعده، اثبات شده و حتی رهبران سیاسی جهان به ویژه آنهایی که تازه زمام أمور را به دست گرفتهاند از آن استفاده میکنند.
مایکل هایت، نویسنده نیویورکتایمز میگوید:
«من این تکنیک را به شخصه آزمایش کردهام و توانستهام به موفقیتهای زیادی بر پایه این تکنیک دست پیدا کنم. بدون شک بسیاری از کاربران در دوران زندگی خود یک برنامهریزی یک ساله را تدوین میکنند، اما این برنامهریزی یک مشکل بزرگ دارد. با کوچکترین پیشامدی ممکن است این برنامه به طور دائم به آینده موکول شود.
این فرداهایی که هیچگاه از راه نخواهند رسید و عمدتا با گفتن این جمله همراه هستند که 300 روز دیگر فرصت باقی مانده و هنوز زمان زیادی در اختیار دارم باعث خواهند شد فرصتهای تجاری ارزشمندی را از دست بدهید. همواره به یاد داشته باشید ابتدا باید چشماندازها و اهداف مدنظر خود را آماده کنید.»
تکنیک هفتم: از بازاریابی ویروسی غافل نشوید
بازاریابی ویروسی (Viral Marketing) نوع خاصی از تبلیغات است که بیشتر از طریق وب و شبکههای اجتماعی و پست الکترونیک انجام میشود. این تکنیک شبیه به شیوههای سنتی تبلیغات است که در آن مردمی که از یک محصول استفاده میکردند به یکدیگر پیشنهاد میدادند که محصول یک برند خاص را مورد استفاده قرار دهید. عملکرد این شیوه درست همانند یک ویروس عمل میکند. اما سوال این است که چگونه میتوانیم یک کمپین بازاریابی که قادر باشد عملکردی همانند یک ویروس داشته باشد را پیادهسازی کنیم؟
هیچ کارشناس بازاریابی به صراحت نمیتواند به شما اعلام دارد چه کمپینی تبدیل به کمپین ویروسی خواهد شد و چه کمپینی با شکست روبرو خواهد شد. اما برای آنکه یک کمپین این شانس را داشته باشد تا به چنین حالتی تبدیل شود، یکسری راهکار وجود دارد که در ادامه به آنها آشنا خواهیم شد.
پیشنهاد مقاله: بازاریابی محتوایی برگ برنده کارشناسان بازاریابی دیجیتال
کمپین را به صورت بصری ایجاد کنید: تقریبا در تمامی موارد کمپینهایی حالت ویروسی به خود میگیرند که دارای جنبههای بصری جذاب هستند. اضافه کردن تصاویر یا کلیپهای ویدیویی از اولین گامهایی است که برای خلق یک کمپین بازاریابی ویروسی باید بردارید.
حتی اگر قالب پیامها متنی هستند، سعی کنید یک تصویر را انتخاب کرده یا یک ویدیو جالب توجه را طراحی کرده و آنرا با متن خود ترکیب کنید. زمانی که جلوه بصری خود را انتخاب کردید، اطمینان حاصل کنید جلوه بصری متناسب با برند شما است. همواره به این نکته دقت کنید از تصاویر یا ویدیوهایی استفاده کنید که ارزش ویروسی (viral-worthy) شدن را دارند.
برنامهریزی مشخصی برای پیامها داشته باشید: تعدادی از کمپینهای ویروسی به شکل تصادفی به وجود میآیند، با این وجود بیشتر کمپینهای این چنینی مبتنی بر یک برنامهریزی دقیق هستند. البته این امکان وجود ندارد تا برنامهریزی کمپین را به شکلی انجام دهید تا با قاطعیت اعلام کنید کمپین من ویروسی خواهد شد. با این حال برنامهریزی باید به گونهای انجام شود تا اطمینان حاصل کنید پیام کمپین روشن و به دور از هرگونه ابهامی است.
احساسات مخاطبان خود را برانگیزید: کمپینهای ویروسی در بیشتر موارد کمپینهایی هستند که احساسات مردم را بر میانگیزند. این مدل کمپینها حالت طنزگونه دارند تا احساسات مخاطبان خود را تحت تاثیر قرار دهند.
اگر به دنبال آن هستید تا چنین کمپینی را داشته باشید باید به جنبههای عاطفی دقت کنید. این حرف به معنای آن نیست که پستها یا فیلمهای آموزشی آموزنده این قابلیت را ندارند تا ویروسی شوند، اما متاسفانه اطلاعات به تنهایی کافی نیستند.
بلکه باید به دنبال آن باشید تا احساسات مردم را تحت تاثیر قرار دهید. در نتیجه باید روی فاکتورهایی همچون ترس، امیدها، آرزوها و حتا حس شوخ طبعی مخاطبان خود نیز متمرکز شوید. در این حالت شانس ویروسی شدن کمپین شما بیشتر خواهد بود.
تکنیک هشتم، مخاطبان را شناسایی کنید
همان زمانی که به جنبههای احساسی و عاطفی مخاطبان توجه دارید باید به فاکتورهایی که مخاطبان را تحت تاثیر قرار میدهند توجه ویژهای داشته باشید. مخاطبان از شما چه میخواهند، آیا آنها به دنبال اطلاعات خاصی هستند؟ آیا به دنبال اطلاعاتی هستند که آنها را سرگرم کند، آیا به دنبال آن هستند تا به سطحی از آگاهی و هوشمندی دست پیدا کنند؟
اگر بتوانید به این سوالها پاسخ دهید و با این سوالها در قالب محتوای خود کار کنید، بدون شک تاثیر عمیقی بر مخاطبان خواهید گذاشت. این نکته را به یاد داشته باشید که مخاطبان این کمپین با کمپینهای دیگر متفاوت هستند. کمپینی که در آن افراد مشهور بدون هیچگونه گریمی در آن حضور پیدا کرده و عکس سلفی از خود میگیرند برای شرکتهایی که در زمینه مراقبتهای بهداشتی به فعالیت اشتغال دارند مناسب است،
در نتیجه چنین کمپینی در ارتباط با حوزههایی همچون بانکداری مناسب نیست. برای آنکه در این راه موفق شوید، مجبور هستید مخاطبان خود و عواملی که باعث جذب آنها میشوند را به درستی شناسایی کنید.
تکنیک نهم، کمپین باید ساده باشد
اگر به دنبال رویکردهایی مثل بازاریابی ویروسی هستید باید تا پیچیدگی را کم کندید. اگر سعی کنید فهرست بلندبالایی پیش روی مخاطبان قرار دهید، بعید است مخاطبان این فهرست را دنبال کنند.
یک ویدیو کوتاه، انیمیشن یا کلیپی یک دقیقهای که دورنمایی از فعالیتهای شما را نشان دهد شانس بیشتری برای ویروسی شدن دارند. به دنبال آن باشید تا دو یا سه پیام اصلی بازاریابی خود را برجسته سازید. پس از آنکه موفق شدید با استفاده از کمپین بازاریابی مخاطبان بیشتری به دست آورید در ادامه میتوانید به مخاطبانی که بهطور مستقیم به کمپین شما مراجعه کردند اطلاعات بیشتری بدهید. دقت کنید که نباید مخاطبان را با اطلاعات مختلف بمباران نکنید.
تکنیک نهم، کمپین را به مرحله اجرایی ببرید
برنامهریزی اولین گامی است که برای یک کمپین بر میدارید. بعد از برنامهریزی نوبت اجرا است. اجرای درست به معنای آن است که کمپین دیده خواهد شد. برای آنکه کمپین را به درستی اجرا کنید باید شناخت درستی از مخاطبان داشته باشید.
مخاطبان چه زمانهایی بیشتر آنلاین هستند و در زمان آنلاین بودن به سراغ چه شبکههای اجتماعی میروند از اصلیترین سوالاتی است که باید به آن پاسخ دهید. پس از آنکه کمپین خود را در تمامی سایتهای بازاریابی اجتماعی به مرحله اجرا در آورید، در ادامه از دنبالکنندگان خود بخواهید تا این کمپین را به اشتراک قرار دهند. اگر کلیپ ویدویی، مطلب یا تصویر موفق شدهاند تاثیر زیادی روی مخاطبان داشته باشند، اکنون به سادگی میتوانید شاهد این موضوع باشید.
پیشنهاد مقاله:محتوای خوب: مردم قبل از خرید به چه نکاتی توجه می کنند؟
تکنیک دهم ، مخاطبان را تحت فشار قرار ندهید
به دنبال آن نباشید با راهاندازی کمپین جدید به مخاطبان ضربه بزنید. اگر قرار است موضوعی مورد توجه مردم قرار بگیرد، این اتفاق خواهد افتاد. کمپین خود را در یک زمان درست به مرحله اجرا در آوردید و به این نکته توجه داشته باشید مخاطبان شما افراد معمولی هستند.
تکنیک یازدهم، کمپینهای بازاریابی باید برخواسته از نبوغ و متناسب با پلتفرم هدف ساخته شوند
شبکههای اجتماعی به یکی از ارکان ثابت زندگی ما تبدیل شدهاند. امروزه شبکههای اجتماعی در انتشار اخبار، تبلیغات و طیف گستردهای از اطلاعات کارکردهای عینی خود را نشان دادهاند. مهم است در زمان پیادهسازی کمپینهای تبلیغاتی در شبکههای اجتماعی از نبوغ خود استفاده کنید. علاوه بر این نباید از وبینارها، ویدیوهای آنلاین و آموزشی متناسب با شبکه اجتماعی غافل شوید.
منابع:
https://froggyads.com/blog/effective-content-marketing-watch-these-9-things/
https://www.demandjump.com/blog/types-of-content-marketing-benefits-and-uses-of-each-type
https://naw.ro/ecommerce-content-marketing-ghid-pentru-o-strategie-profitabila/