مجموعه فیلمهای ماتریکس را دیدهاید؟ قهرمان آن فیلم یک مهندس کامپیوتر جوان به اسم نئو بود که وظیفهی نجات دنیا را به دوش میکشید. نئو وقتی دنیا را نجات داد، تصمیم گرفت به سراغ کاری برود که در آن مهارت داشت. بله کامپیوترها و سیستم محدودهی امن نئو بودند. او به سراغ چند شرکت کامپیوتری رفت و فهمید چون زیاد درگیر قهرمانبازی شده، تقریبا تمام اطلاعات مفیدش راجع به کامپیوتر و شبکهسازی را از یاد برده و حالا باید از نو به سراغ یادگیری شبکه برود.
اما اصلا شبکه چه هست و به چه دردی میخورد؟ برای یادگیری شبکه باید از کجا شروع کنیم؟ اگر دوست دارید بدانید در این دنیای پیچیده چه خبر است، تا انتها با ما همراه باشید.
شبکه چیست؟
سفر به معبد هزار و یک سیم و سیستم
بیایید همین اول ماجرا ببینیم اصلا شبکه چیست؟ در زمانهای خیلی قدیم که شرکتها انقدر پیچیده نبودند، وجود یک کامپیوتر بزرگ در یک شرکت درست مثل یک بوقلمون سرخ کرده بود وسط یک سفرهی شام کوچک. این وسط کارمندها برای اینکه مطالب مهم را با هم به اشتراک بگذارند باید چه کار میکردند؟ اگر در دنیای هریپاتر بودند شاید میتوانستند برای هم جغد بفرستند ولی از آنجایی که در دنیای واقعی سیر میکردند، مجبور میشدند برای ارتباط با یکدیگر یا چاپ و اسکن یک نامهیساده، تا آن سر راهرو بروند، در مسیر و رفت و برگشت هم سری به رفقا میزدند و دیگر خودتتان میدانید چه وقتی این وسط تلف میشد.
کارفرماها هم تصمیم گرفتند برای هر میز یک دستگاه اسکنر و چاپگر و … بخرند. اما هزینهی اینکار هم خیلی بالا بود. اینجا بود که شبکه وارد ماجرا شد و مثل یک سوپرمن واقعی تقریبا تمام مشکلات را حل کرد.
شبکهها همان تونلهای دوستی میان کامپیوترها و وسایل جانبی یک شرکت هستند. حالا اگر یک شرکت بزرگ با هزاران کامپیوتر و وسایل جانبی داشتهباشیم، میتوانیم از طریق یک سیستم مادر که به آن سرور میگویند، این کامپیوترها را به هم وصل کنیم. کسی که این کار میکند و به سیستم مادر اطلاعات میدهد و حواسش به درست کار کردن سیستم است، مهندس شبکه است. شبکهها گاهی میتوانند خیلی بزرگ باشند و مثلا بخشهای زیرساخت آیتی و ارتباطی یک کشور را به هم وصل کنند. گاهی هم کوچک و جمع و جور هستند و چند کامپیوتر ساده و دستگاههای جانبی یک شرکت کوچولو را به هم وصل میکنند.
شبکهها باعث میشوند که در مخارج کلی یک شرکت صرفهجویی بشود، از طرف دیگر اگر در یک مجموعه، سیستمی خراب بشود و از کار بیافتد، به خاطر ذخیرهی اطلاعات روی سرور، کل زحمات یک تیم نابود نمیشود و به راحتی میتوان با سیستم دیگری از آن اطلاعات استفاده کرد. جابهجایی اطلاعات هم بین سیستمها راحتتر شده و دیگر نیازی به جغد نامهرسان یا موشک نیست.
چرا باید به سراغ یادگیری شبکه برویم؟
با گسترش دنیای دیجیتال، دنیای ما دست کمی از آن دنیای ماتریکس ندارد. بنابراین هر شرکتی خیلی طبیعی است که به قهرمانی مثل نئو برای سر و سامان دادن به سیستمهایش احتیاج داشتهباشد. تفاوتی نمیکند که یک شبکه چه ابعادی دارد و چقدر پیچیده است، مهم این است که یک مهندس شبکه به راحتی میتواند با آن همه اطلاعات و داده و سختافزار، سر و کله بزند و کاری کند که آب تو دل سیستمها و صاحبانشان تکان نخورد.
اوضاع وقتی پیچیدهتر میشود که این شبکه به شبکهی جهانی وصل میشود، شبکهی جهانی هم که دیگر میدانید مثل یک مهمانی بزرگ برای هکرها و ویروسها است و اینجا است که پای امنیت شبکه هم به ماجرا باز میشود.
یادگیری شبکه را چگونه و از کجا شروع کنیم؟
یادتان هست گفتیم شاید وسط مقاله، سر و کلهی جناب نئو پیدا بشود. خب ایشان الان دیگر یک مدرس حرفهای هستند و ما هم دیدیم چه کسی از یک قهرمان بهتر که به سوالهای ما راجع به شروع یادگیری و آموزش شبکه پاسخ بدهد. خلاصه وسط کلاسها و قهرمانبازیهایش پیدایش کردیم و سوالاتمان را پرسیدیم.
– سلام آقای نئو! بفرمایید آموزش شبکه را باید از کجا شروع کنیم؟
سلام فرزندم! ببین شبکه درست مثل همان سرور مرکزی، هزار و یک شاخه دارد. ولی من اگر بخواهم طبق تجربههایم راهنماییات کنم، توصیه میکنم اول از همه، الفبای کار یعنی همان Network+ را شروع کنید. بعد هم ببینید به چه چیزی علاقه دارید و بر اساس علاقهتان به جلو بروید. و از میان دورههای سیسکو یا مایکروسافت و … یکی را انتخاب کنید.
– به نظرتان میتوانیم از خانه و به شیوهی خودآموز شبکه را یاد بگیریم؟
بخشی از دورهها مثل نتورک پلاس را شاید بشود به شکل خودآموز یاد گرفت. البته به نظرم بیایید یکبار هزینه کنید و حتی اگر وقت ندارید، حداقل از دورههای آنلاین استفاده کنید. چون بالاخره یک مدرک پایان دوره کف دستتان را میگیرد. (هرچند که ملاک ما اصلا مدرک نبوده و نیست و نخواهد بود.) از طرف دیگر موقع کار با سیستمها، کلی سوال برایتان به وجود میآید، آخر میدانید این سیستمها خیلی دوست دارند سربهسر آدم بگذارند.
– بله حالا به عنوان سوال آخر توصیهی کاربردیای برای افراد تازهکار دارید؟
البته من قهرمانی بیش نیستم! ولی خب توصیهام این است که اول از همه زبانانگلیسیتان را تقویت کنید، بعد اینکه دانشتان را به روز نگهدارید، و هیچ وقت فکر نکنید که به قله رسیدهاید چون علم کامپیوتر و شبکه، یک دانش پویا است. همین مستر ربات را در آن سریال معروف ببینید، چقدر خوب از دانش روز برای هک کردن استفاده میکند! سوم اینکه به سراغ نرمافزارهای مجازیسازی مثل virtualbox، packet tracer، gns3 و … بروید و تا میتوانید در خانه برای خودتان شبکه درست کنید. در آخر هم سعی کنید در کنار مهارت اصلی، تمام مهارتهای جانبی مربوط به رشته و شاخهی خودتان را یاد بگیرید تا در بزنگاههای خاص بتوانید مثل من قهرمان شرکتتان باشید.
دورههای تخصصی آموزش شبکه
کلید ورود به دنیای جادویی مدارها و شبکهها
دورههای شبکه خیلی زیاد و پیچیده هستند و هر کدام دنیای خودشان را دارند. اما برای اینکه دستتان بیاید ماجرا از چه قرار است، ما سه گام اول ورود به این دنیای پیچیده را برایتان آوردهایم، تا دویدن در مسیر شبکه برایتان هموارتر بشود.
Network+: کلاس اول مدرسه را امکان ندارد هیچ کدام از ما فراموش کنیم. حالا فرض کنید هنوز کلاس اول نرفتهاید و هنوز نمیدانید بابا آب داد، چطور نوشتهمیشود که کسی میآید و دستتان رامیگیرد و میفرستدتان به دانشگاه.
قطعا شما فقط با تعجب به اطرافتان نگاه میکنید و اصلا نمیدانید ماجرا چیست؟! دورههای نتورک پلاس دقیقا مثل همان کلاس اول ابتدایی برای شبکه میمانند. در این دورهها شما یاد میگیرید سوییچ چیست و چطور میشود بین سیستمهای مختلف سوییچ کرد، با انواع کابلها و پورتها و کارکردشان آشنا میشوید، کمی با هفت لایه مدل مرجع OSI سروکله میزنید و خلاصه ریز و درشت مطالب پایهی شبکه را یادمیگیرید.
از آنجایی که این دوره، کمتر تخصصی است، هزینهاش هم نسبت به سایر دورهها کمتر است. مدرک پایان این دوره توسط کامپتیا COMPTIA که یک مرجع بینالمللی است، صادر میشود. مدرک COMPTIA NETWORK PLUS نشان میدهد شما دانش اولیه در زمینهی IT را به دست آوردهاید و میتوانید وارد شاخههای دیگر بشوید. خوبی این مدرک این است که نسبت به مدارکی مثل CCNA وابسته به تجهیزات شرکت خاصی نیست، و از آن میتوانید به شکل عمومیتری استفاده کنید.
CISCO CCNA: شرکت سیسکو یک شرکت تولیدکنندهی تجهیزات شبکه است. اوایل این شرکت یک کاتالوگ راهنما به همراه محصولاتش به شرکتهای مختلف میفرستاد. اما کمکم دیدند که نهخیر! اوضاع پیچیده شده و کار شرکتها با چند تا راهنمایی ساده راه نمیافتد. برای همین تصمیم گرفتند چند متخصص تربیت کنند و به آنها گواهینامهی پایاندوره بدهند تا بلکه از دست تلفنهای مختلف از شرکتهای دارای شبکه راحت بشوند.
در حال حاضر سیسکو در کشورهای مختلفی دوره برگزار میکند و گرایش و شاخههای مختلفی دارد. پلهی اول برای ورود به دنیای سیسکو، دورهی CCNA است که خیلی هم پرطرفدار است و در واقع بعد از گذراندن دورهی نتورکپلاس به راحتی میشود به سراغش رفت.
در این دوره دانشجو با انواع سوییچها و روترهای شبکهی سیسکو آشنا میشود، اطلاعات پایهای راجع به LAN, WAN و نحوهی راهاندازی و نصب آنها را به دست میآورد. همچنین مطالبی راجع به امنیت شبکه، فناوریهای بیسیم سیسکو، ترجمهی آدرس شبکه NAT ، عیبیابی شبکه و … آموزش داده میشود.
بعد از تمام این ماجراها دانشآموختهی سیسکو میتواند مدرک پایان دورهی CCNA یا CISCO Certificated CCNA دریافت کند. این مدرک البته علامت حاکم بزرگ نیست و نشان میدهد که شما میتوانید به عنوان دستیار تکنسین سیسکو فعالیت کنید و برای نتیجهی بهتر بعد از این دوره میتوانید به سراغ دورههای CCNP و CCIE بروید که البته بسیار سخت و پیچیده هستند و خوب است بدانید تا به حال در ایران فقط 100 نفر توانستند مدرک پایان دورهی CCIE را دریافت کنند.
MCSA: اگر این روزها یک جوان بیاید و بگوید تا به حال با نرمافزار word کار نکرده است، حتما باید به شناسنامهاش یک نگاهی انداخت، چون یا از فضا آمده یا سن و سالش بیشتر از چیزی است که نشان میدهد. Word، Excel و هزاران برنامهی دیگر، هدیههای شرکت مایکروسافت به کاربران کامپیوتری هستند.
از آنجایی که این شرکت در توسعهی نرمافزارها ید طولایی دارد اگر از روت و سوییچ و دوستانشان خوشتان نیاید، میتوانید به سراغ دورههای MCSA شرکت مایکروسافت بروید و شبکهسازی را از این طریق یاد بگیرید. این دورهها برای افرادی مناسب است که در زمینهی فناوری اطلاعات تا حدودی تخصص دارند و نتورک پلاس را گذراندهاند و حالا دوست دارند اطلاعات ویژهای در زمینهی COREها و تکنولوژی پیشرفتهی شبکه در WINDOWS SERVER به دست بیاورند.
در این دورهها کارشناس یاد میگیرد که چگونه IMAGEهای اسقرار یافته را ایجاد و مدیریت کند، نصب و پیکربندی DOMAIN CONTROLLERها را میآموزد و خلاصه هر مطلبی که برای بخش نرمافزاری یک شبکه لازم است، به ذهن میسپارد. بعد از آن هم کارشناس میتواند در آزمونهایی مثل networking with windows server و یا identity with windows server شرکت کند و مدرک پایان دورهی MCSA را دریافت کند.
نگاهی به شغلهای یک دانشآموختهی شبکه
معمار شبکه
کامپیوترها داشتند در کمال صلح و صفا زندگیشان را میکردند که دیدند یک نفر آمده و دارد با یکی دو سیم نامریی آنها را به هم وصل میکند. هر چند وقت یکبار هم با یک نقشه بالای سرشان ظاهر میشود و بعد از چند دقیقه سری تکان میدهد و میرود. تازه گاهی به همین قدر دخالت در زندگیشان راضی نمیشود و مثلا سرعت اینترنتشان را دستکاری میکند یا کمی سرعت انتقالشان را بیشتر میکند.
خلاصه یک روز یکی از کامپیوترها شاکی شد و پرسید: «آقا! شما اصلا کی هستید؟» آن آقا هم با خنده گفت: «من معمارتان هستم دیگر، دارم یک شبکه برایتان درست میکنم تا راحتتر با هم حرف بزنید و اطلاعاتتان را راحتتر با هم به اشتراک بگذارید.» و به این ترتیب پای اولین معماران شبکه به شرکتها باز شد. آنها با توجه به انتظاراتی که از شبکه وجود دارد، نوع کابلکشی، اتصالات توپولوژی، سرعت انتقال اطلاعات و نحوهی دسترسی به دادهها و … را در طرح اولیهی شبکه مشخص میکنند.
مدیریت شبکه
سیستمها تازه داشتند با آقای معمار گرم میگرفتند که ناگهان دیدند دوست جدیدشان، نقشهها را داد به یک نفر دیگر و در حالیکه داشت با چشمهای اشکبار به کامپیوترها نگاه میکرد، گفت: «بیا این هم نقشهی شبکه، بقیهاش را به تو میسپارم» آدم جدید هم از راه نرسیده، یک کامپیوتر بزرگ آورد و بهش گفت مامان! بعد هم شروع کرد همهی سیستمها را به مامان وصل کرد. کامپیوترها کم کم دیدند کامپیوتر مادر که دوستان بهش سرور میگفتند، از حرفهای درگوشیشان هم آگاه هست. حتی اگر یک اطلاعات ناجوری داشتند و آن را پاک میکردند باز هم کامپیوتر مادر میدانست.
خلاصه یک روز به تکنسین جدید گفتند: «بابا تو کار دیگری نداری؟» تکنسین جدید هم گفت: «معلوم است که کلی کار دارم، من مدیر شبکه هستم، از یک طرف حواسم به جناب معمار هست چون همیشه دارد مثل عقاب کارهای من را میبیند که یک وقت از نقشهاش خارج نشوم، از یک طرف هم باید کلی اطلاعات طبقهبندی شده را وارد سیستم کنم، از طرف دیگر باید هر چند وقت یکبار سیستم را به روز کنم و تازه حواسم به اتصالات و زیرساختهایی مثل کابلها، سوییچها، مسیریابها، سیستمهای کلاینت و … باشد که یک وقت خراب نشوند. تازه این همهی ماجرا نیست، باید حواسم به مشکلات کاربرها هم باشد و سعی کنم سوالهایشان را به موقع جواب بدهم. این وسط کلی کارمند جدید میآیند و من باید اطلاعاتشان را وارد سیستم کنم. از همه بدتر از آنجایی که هر روز یک آپدیت جدید از یک نرمافزار میآید یا هکرها یک کار جدید یاد میگیرند تا به جون کامپیوتر مادر بیفتند، من مجبورم هر چند وقت یکبار در یک دورهی جدید شرکت کنم و این یعنی کلی کار اضافه.»
کامپیوترها که دیدند این بندهی خدا کلی سرش شلوغ است، سعی کردند زیاد وقتش را نگیرند. هر چند وقتی فیش حقوقیاش را با آن همه صفر دیدند، به این نتیجه رسیدند این همه کار حقش است!
مدیر سیستم اطلاعاتی
یکی از بی سر و صداترین کارشناسهای شرکت و شبکه، که کامپوترها عاشقش بودند. این مدیر دوستداشتنی، چهار چشمی حواسش به زیرساخت فناوری اطلاعات بود و سعی میکرد تا جاییکه میتواند آنها را گسترش بدهد و بهینه کند. گاهی هم پروژهها و تجهیزات و خدمات شبکه را ارزیابی میکرد و پیشنهادهایی میداد تا عملکرد کل سیستم بهتر بشود.
تکنسین شبکه
ایشان بین کامپیوترها به دکتر معروف بود. هر وقت بخشی از سیستم در سطح کوچک و سطح کاربرها، خوب کار نمیکرد، تکنسین شبکه سریع با جعبه ابزارش که همیشه پر از نرمافزارهای به روز و البته یکی دو تا سختافزار بود، بالای سر سیستم مورد نظر حاضر میشد و سعی میکرد که درستش کند. چاپگرها و اسکنرها هم که عاشقش بودند و به محض اینکه مشکلی برایشان پیش میآمد، بلند میگفتند: «دکتر سلام!» تکنسین شبکه معمولا حقوقش از سایر رفقای شبکه کمتر است. اما چون مسئولیت نصب و آپدیت برنامههای مختلف و عیبیابی و رفع مشکل سیستمهای کوچک را دارد، بین سیستمها محبوبتر است.
کلام آخر
قهرمانها همیشه قرار نیست مثل نئو یک کار بزرگ کنند. ماجرای شبکه و شبکهسازی هم قرار نیست همیشه مثل فیلمهای علمی تخیلی جلو برود. شبکهها در گذشته شاید بخشی از تخیل و دنیایی غیرواقعی بودند. اما حالا به لطف مهندسهای شبکه بخش جداییناپذیر دنیای کار و تجارت و … شدهاند. دنیایی که در آن میتوان با کمی تلاش به راحتی پیشرفت کرد و به قلههای جدید رسید.